انیمیشن مرد عنکبوتی و دنیاهای موازی
مرد عنکبوتی و دنیاهای موازی
مایلز مورالز، نوجوانی که از طرفداران مرد عنکبوتی است، مجبور است که طبق انتظارات والدینش، ریو مورالز و جفرسون دیویس در یک مدرسه نمونه دولتی اما شبانهروزی تحصیل کند. پدرش جفرسون یک افسر پلیس است و مردعنکبوتی را به عنوان یک تهدید میشناسد. مایلز پس از اینکه به یکی از همکلاسیهایش به نام «گواندا» علاقهمند میشود، عمویش، آرون دیویس به او نصیحت میکند که دنبال گواندا باشد؛ و از آنجایی که مایلز علاقه خاصی به دیوارنگاری دارد به او یک ایستکاه متروکه را نشان میدهد که میتواند در آنجا روی دیوار نقاشی کند، اما حین نقاشی، عنکبوتی رادیواکتیوی مایلز را نیش زده و پس از مدتی قدرتهای عنکبوتی در او نمایان میشود و مایلز را حسابی به وحشت میاندازد.
پس از اینکه نمیتواند با عمویش مایلز تماس بگیرد، به ایستگاه برمیگردد و به طور ناخواسته یک آزمایشگاه سرّی که متعلق به کینگپین/ویلسون فیسک است پیدا میکند. کینگ پین یک شتابدهنده ذرات ساخته تا از طریق آن بتواند وارد دنیاهای موازی(فرضیه چندجهانی) شود تا بتواند نسخههای دیگری از همسر و پسرش را بیابد که در سانحه رانندگی کشته شدند. سپس مردعنکبوتی سر میرسد تا شتابدهنده را متوقف کند و با نیروهای کینگ پین، یعنی گرین گابلین و پراولر مبارزه میکند. در حین مبارزه مردعنکبوتی مایلز را پیدا میکند و متوجه میشود که هردو حواس یکسانی دارند. گرین گابلین سعی میکند تا مردعنکبوتی را با وارد کردن به انرژی ای که از شتابدهنده خارج میشود بکشد اما این کار موجب عملکرد نادرست شتابدهنده و انفجار میشود. گرین گابلین کشته میشود و مردعنکبوتی به شدت آسیب میبیند. او یک فلش USB به مایلز میدهد و به او میگوید که اگر دستگاه دوباره روشن شود میتواند کل شهر را نابود کند. سپس کینگ پین مردعنکبوتی را پیدا میکند و بخاطر این که مانع عملی شدن نقشه اش شده بود او را میکشد. مایلز وحشت زده صحنه مرگ مردعنکبوتی را میبیند و فرار میکند.
خبر مرگ مردعنکبوتی به سرعت در همه جا میپیچد و هویت مردعنکبوتی برای همگان فاش میشود و تمام مردم از مرگ او متأثر میشوند. مراسم یادبودی برای او برگزار شده و همسر مردعنکبوتی، مری جین واتسون برای او سخرانی میکند. مایلز که بسیار تحت تأثیر فداکاری مردعنکبوتی قرار گرفته از مغازه ای که صاحبش استن لی است یک دست لباس مردعنکبوتی میخرد و به مراسم میرود و پس از آن سعی میکند تا قدرتهایش را مدیریت و نحوه بکارگیری آنها را یاد بگیرد، اما به طور اتفاقی فلش USB صدمه میبیند. پس از مدتی او با پیتر بی. پارکر آشنا میشود. یک نسخه پیرتر و درمانده از مردعنکبوتی که از یک دنیای دیگر آمده و اخیراً از همسرش، مری جین واتسون جدا شده و زن عمو می هم در دنیای او مرده. پیتر بخاطر فعالیت نادرست شتابدهنده به دنیای مایلز (دنیای التیمیت) آمده و قصد دارد که به خانه برگردد. پیتر با اکراه میپذیرد تا مایلز را آموزش دهد. در عوض مایلز هم کمک میکند تا اطلاعاتی که برای تعمیر USB لازم است به دست بیاورند. زمانی که آنها وارد مرکز نحقیقاتی میشوند قدرتهای جدید مایلز آشکار میشوند. مثل ناپدید شدن و اشعه ونومی (Venom Blast) که مثل یک جریان برق قوی عمل میکند. سپس مایلز و پیتر با دانشمند اصلی ویلسون فیسک، «دکتر اولیویا اکتاویوس» روبرو میشوند. اکتاویوس فاش میکند که هر چه پیتر مدت زمان بیشتری در این دنیا بماند زودتر خواهد مرد. پیتر و مایلز توسط گواندا از دست اکتاویوس نجات پیدا میکنند، و معلوم میشود که گواندا هم قهرمانی از دنیای دیگر و نام واقعی او گوئن استیسی است. گوئن، پیتر و مایلز را به خانه زن عمو می میبرد که به مردعنکبوتی نوآر، خوک عنکبوتی و پنی پارکر یا SP//dr پناه دادهاست. سپس معلوم میشود این سه نفر هم از دنیای دیگر هستند و بدنشان در حال تحلیل رفتن است. مایلز پیشنهاد میکند که شتابدهنده را خاموش کرده و بقیه را به خانه بفرستد.
پس از ناتوانی گروه در آموزش چگونگی کنترل قدرتها به مایلز و فشار آوردن به او، مایلز به آپارتمان عمویش آرون میرود و متوجه میشود که عمویش آرون همان پراولر است. هنگامی که مایلز به خانه زن عمو می برمیگردد پنی پارکر فلش USB را تعمیر کردهاست اما افراد فیسک یعنی پراولر، اکتاویوس، مک گارگان (عقرب) و سنگ قبر (تومبسون) مایلز را تعقیب کرده و خانه زن عمو می را شناسایی کردهاند. مایلز از خانه زن عمو می میگریزد اما آرون او را میگیرد. درست زمانی که آرون قصد کشتن مایلز را دارد، مایلز ماسکش را برمیدارد و آرون میفهمد که او برادرزاده اش است و از کشتن او دست میکشد اما در همان لحظه، کینگ پین با دیدن این صحنه خشمگین شده و به ضرب گلوله آرون را از پا درمیاورد. جفرسون، پدر مایلز که پلیس است، مایلز را در لباس مردعنکبوتی در کنار جسد آرون میبیند اما متوجه نمیشود که پسرش مایلز است. پس از این او درخواست دستگیری مردعنکبوتی را به همه واحدهای پلیس صادر میکند.
به هر حال، مایلز خشمگین از مرگ عمویش به خوابگاهش برمیگردد. پیتر و بقیه هم پیش او میآیند و به او میگویند که آنها هم مثل او پس از دستیابی به قدرتهای عنکبوتی عزیزی را از دست دادهاند. زمانی که آنها میخواهند بروند تا با فیسک روبرو شوند، پیتر که فکر میکند او توانایی کمک به دیگران و استفاده از قدرتهایش را ندارد او را به صندلی تارپیچی کرده و دهانش را میبندد و در اتاق تنها میگذارد و تصمیم میگیرد که به جای مایلز جانش را فدا کند تا با غیرفعال کردن شتابدهنده بقیه را به خانه بفرستد. جفرسون به خوابگاه مایلز میرود و از پشت در خبر مرگ عمویش آرون را میدهد. جفرسون فکر میکند که مایلز نمیخواهد با او حرف بزند اما مایلز چون دهانش بسته بود توانایی صحبت کردن نداشت. جفرسون بخاطر کارهایی که کرده از مایلز عذرخواهی میکند و میرود. بالاخره مایلز کنترل قدرتهایش را بدست میآورد و با استفاده از اشعه ونومی تارها را پاره میکند. سپس به خانه زن عمو می میرود و یکی از لباسهای قدیمی پیتر را سیاه رنگ میکند. بعد از یادگرفتن نحوه تاراندازی و چسبیدن به دیوار به بقیه ملحق میشود تا اکتاویوس، عقرب و تومبستون را شکست دهند و در این حین زره ماشینی پنی پارکر یا همان SP//dr خراب میشود. مایلز فلش USB را گرفته و همه عنکبوتیها را به خانه میفرستد اما فیسک مانع از خروج پیتر میشود اما بالاخره پیتر را هم به سوی خانه روانه میکند. سپس نبردی دونفره بین مایلز و کینگ پین درمیگیرد و جفرسون هم شاهد این مبارزه است. جفرسون متوجه میشود که مردعنکبوتی دشمن نیست و او را تشویق کرده و به او روحیه میدهد و در نتیجه مایلز با استفاده از اشعه ونومی کینگ پین را شکست میدهد. پس از دستگیری کینگ پین و افرادش توسط دولت، جفرسون مردعنکبوتی را به عنوان یک قهرمان میشناسد و مایلز هم مشغول مسئولیتهای جدیدش میشود. در همین زمان در دنیاهای مختلف پیتر بی. پارکر برای مری جین گل میبرد تا رابطه اش با مری جین را درست کند. پنی پارکر نسخه دوم SP//dr را میسازد. مردعنکبوتی نوآر مکعب روبیکی که از دنیای مایلز آورده بود را حل میکند. خوک عنکبوتی از هات داگی که خریده لذت میبرد. مایلز هویت واقعی اش را برای هم اتاقی اش فاش میکند و گوئن راهی برای ارتباط با مایلز از طریق دنیاهای موازی پیدا میکند.
در صحنه بعد از تیتراژ شاهد مردعنکبوتی ۲۰۹۹/میگل اوهارا هستیم که از تکنولوژی اش استفاده مینکد تا به دنیاهای مختلف برود و دفعه اول به دنیای ۶۷ میرود. یعنی همان دنیایی که انیمیشن مردعنکبوتی ۱۹۶۷ ساخته شدهاست و تعامل جالبی بین پیتر پارکر و میگل اوهارا رخ میدهد.