2 رمان شاهکار ادبیات روسیه که نباید از دست بدهید
ادبیات غنی روسیه مانند ادبیات فارسی، یکی از تأثیرگذارترین و جریانسازترین جریانهای ادبی دنیا محسوب میشود. نویسندگان و شاعران روسی، نقش غیرقابل انکاری در شکلگیری و توسعهی ژانرهای متعدد ادبی، خصوصا سبک رئالیسم، داشتند. بهطور کلی یکی از مهمترین نشانههای موجود در آثار نویسندگان و شعرا توجه آنها به وضع زمانهی خود به لحاظ اقتصادی، فرهنگی و سیاسی است. نویسندگان به نوعی نمایندگان مردم جامعهی زمان خود هستند که تلاش میکنند با انتشار آثار ادبی، راه خود را در این مسیر مشخص کنند. بنابراین ادبیات هر کشور همیشه یکی از راههای شناخت تاریخ و فرهنگ آن ملت محسوب میشود در این میان باید اعتراف کرد که ادبیات روسیه به حدی غنی و قوی است که اگر نبود، ادبیات جهان چیزی کم داشت. ادبیات روسیه را نویسندگانی مثل تولستوی، داستایوفسکی، ناباکوف، ماکسیم گورکی، آنتوان چخوف ساختهاند که هر کدام جایگاه ویژهای در ادبیات بینالملل دارند.
در سال ۱۸۰۰ میلادی، نویسندگان روسی تلاش کردند تا مشکلات زندگی واقعی را در داستانهایشان به نمایش بگذارند. قرن نوزدهم را آغاز عصر طلایی ادبیات روسیه میدانند. البته لازم به توضیح است که، ادبیات روسی به ادبیات کشور روسیه و مهاجرین آن و همچنین آن دسته از کشورهای روسیزبانی که بهطور تاریخی جزء روسیه یا شوروی بودند گفته میشود. اما ریشههای ادبیات روسی را میتوان در قرون وسطی جستجو کرد یعنی زمانی که نخستین اشعار حماسی و سرگذشتها به زبان روسی کهن تصنیف شدند. در عصر روشنگری ادبیات روسی اهمیت زیادی پیدا کرد و از اوایل دههی ۱۸۳۰ وارد دوران طلایی خود در شعر، نثر و نمایشنامه شد. ادبیات روسی پس از انقلاب ۱۹۱۷ به دو بخش شوروی و مهاجران سفید تقسیم شد. اتحاد جماهیر شوروی مبلغ سوادآموزی جهانی بود و به همین جهت صنعت چاپ کتاب را به شدت توسعه بخشید اما در عین حال به سانسور ایدئولوژیک دست میزد.
جنایت و مکافات، اثر فئودور داستایفسکی
از رمان جنایت و مکافات بسیار گفته شده است اما جالب است بدانید که این رمان اثر داستایفسکی در زمرهی مهمترین آثار تاریخ ادبیات جهان نیز به حساب میآید.
داستایفسکی این رمان را در سال ۱۸۶۶ نوشت. او پیش از نگارش این اثر یعنی در سال ۱۸۶۳ ابتدا همسرش و پس از یک سال دیگر میخائیل، یگانه برادر عزیزش، را از دست داد. داستایفسکی این دوره از زندگیاش را یکی از دشوارترین ایام عمر خود میداند. پس او این کتاب را در بدترین شرایط روحی که داشت نوشت.
این کتاب داستان دانشجویی به نام راسکولنیکف را روایت میکند که مرتکب قتل میشود. او پس از این جنایت که بنابر انگیزههای پیچیدهای که حتی خود او از تحلیلشان عاجز است با زن رباخواری که همراه خواهرش به صورت غیرمنتظره وارد صحنهی جرم میشوند مواجه میشود. او آنها را نیز میکشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته میبیند و آنها را پنهان میکند. بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه راسکولنیکف هرکس را که میبیند میپندارد به او مظنون است و با این افکار کارش به جنون میرسد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که بهخاطر مشکلات مالی خانوادهاش دست به تنفروشی زده بود، میشود.
جنگ و صلح، اثر لئو تولستوی
جنگ و صلح، نام رمان مشهور لئو تولستوی نویسندهی مشهور روسی است. این کتاب یکی از بزرگترین آثار ادبیات روسی و از مهمترین رمانهای ادبیات جهان بهشمار میرود که اوضاع تاریخی و اجتماعی روسیه را در سالهای ۱۸۰۵ تا ۱۸۲۰ به تصویر میکشد. این اثر در سال ۱۸۶۹ میلادی نوشته شده است.
در این رمان طولانی بیش از ۵۸۰ شخصیت بادقت توصیف شدهاند و یکی از معتبرترین منابع تحقیق و بررسی در تاریخ سیاسی و اجتماعی سدهی نوزدهم امپراتوری روسیه است. این رمان به ماجرای یورش ناپلئون بناپارت به روسیه در سال ۱۸۱۲ میپردازد و ماجرای سه تن از مطرحترین شخصیتهای دنیای ادبیات را دنبال میکند، پییِر بزوخوف، فرزند نامشروع یک کنت که در حال جنگی برای به دست آوردن ارث و میراث است و آرزوی رسیدن به آرامش روحی و معنوی را دارد؛ شاهزاده آندرِی بالکونسکی، که خانوادهاش را ترک میکند تا در نبرد علیه ناپلئون شرکت داشته باشد؛ و ناتاشا روستوف، دختر زیبا و جوان مردی نجیبزاده که هم پییِر و هم آندرِی را شیفتهی خود کرده است. تولستوی در این شاهکار بیبدیل، شخصیتهایی متعدد و مختلف را خلق کرده که هر کدام با مشکلات منحصر به فرد فرهنگ و پیشینهی مختص به خودشان مواجه میشوند.